آواآوا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

دختر نازمون آوا

روز گذرها

سلام گل دختر کوچولو نمی دونی چقدر عشق من هستی.... الان تو خواب نق زدی آمدم یه مقدار شیر دادم و هزارتا بوست کردم نمی دونی چقدر بهم می چسبه .... واقعا که خیلی پر انرژی و کنجکاو شدی ...مثل این شکلکه شدی همش در حال بالا و پایین رفتن از مبل و در و دیوار ... چراغها رو که روشن یا خاموش می کنم با تعجب می گی :,اااا چندتا کلمه جدید: "محمد امین " البته یه کم مبهم می گی ولی میشه متوجه شد "مان" ...ایمان رو صدا میزنی "چوب شور" " گوش ... چشم ...ابرو ...دست ....پا " اسم عروسکت(کیتی): "تی تی" "قیقی"(قیچی) وقتی بابا خونه نیست می پرسم بابا کو : "بابا نی" (نیست) همه رو با صفت "جون" صدا میزنی ...
27 فروردين 1391

نوروز 1391

  سلام گل دختر کوچولو ...سال نو مبارک عزیزم ... امسال دومین سالیه که در کنار هم عید نوروز رو جشن می گیریم موقع انداختن این عکس هزاربار دلم ریخت که یهو از پشت نیوفتی آخه خودت هم هی بلند میشدی دوباره میشستی ... دندون شما همچنان اذیت می کنه و شما رو بیش از بیش ناراحت و بد اخلاق کرده ... امیدوارم تا چند روز دیگه بیرون بزنه و خیال هر دوتامون راحت بشه.... از روز اول عیددیدنی و دیدو بازدیدها شروع شده و شما هم یه جاهایی که خلوته خوش اخلاقی اما بعضی جاها که شلوغ تره بد اخلاق و نق نقو می شی و می چسبی به من ... خیلی صحبت کردن رو دوست داری اما هنوز به زبون خودت صحبت می کنی البته ...
7 فروردين 1391
1